فيلسوفِ باستان شناسان و باستان شناسِ فيلسوفان
درباره «حکمتالله ملاصالحي» استاد برجسته باستان شناسي دانشگاه تهران
چونان به نظر ميرسد که وراي ظاهر نامها، نامها را در باطن بسيار رمز و رازهاي نهفته ديگري هم هست، اشاراتي پنهان و گاه پيدا! نام استاد دانشور ما، دکتر حکمتالله ملاصالحي، استاد برجسته رشته باستانشناسي دانشگاه تهران، نيز چنين است؛ او براستي شايسته و زيبنده اين نام است، او راستي که حکيم است؛ روزگاران گذشته را سنت انديشمندان چنان بود که کسي چندان در چندين شاخهانديشگي غور ميکرد و درشان غرقه ميشد که وي را حکمت فراميگرفت و فراميپوشاند؛ و آناني که حتي فقط يکبار جليس و همسخن حکمتالله ما بوده باشند درخواهند يافت که در او حکمت، در او دانايي و دانستگي، تجلي کرده است و تبلور يافته است .
حکمتالله ملاصالحي، البته، که باستانشناس است، ظاهراً، ولي او فقط باستانشناس نيست؛ باطناً، سالها سفر و جستوجوي انديشمندانه او در وادي فلسفه و منطق و حکمت و ادب و عرفان و تاريخ و فرهنگ و... ذهن و زبان و بيان و سکنات و وجناتش را عمقي صدچندان بخشيده است؛ حضورش در جواني براي کسب علم روزگار نو در اروپا و تحصيلات رسمي دانشگاهياش در يونانزمين، يکي از ديرينهسالترين پايگاههاي انديشه فلسفي و منطقي عالم، توأمان او را در دو قلمرو دانش (باستانشناسي) و انديشه (فلسفه) پيش رانده و چه پيش راندني! حکمتالله جوان ما در آن سالها با هوشمندي و زمانشناسي و دورانديشي چندان توشهاي برگزيد و نکتههايي گزيد و خوشههايي چيد که وي را در ميانسالي و سالهاي پيشرو توان آن بخشيد تا در انديشه باستانشناختي ايران معاصر رسمي نو پي افکند. او افزون بر باستانشناس شدن، فلسفهدان شد. باري، حکمتالله ما، بيهيچ مبالغه، بنيانگذار فلسفه باستانشناسي ايران است؛ درک و شناختي که هم از دنياي باستانشناسي، در جايگاه رشتهاي علمي، ميدارد و غور ژرف و شگرفي که در درياي فلسفه ميکرده و ميکند، حکمتالله را مقام و موقع و جايگاهي داده است در مياناي باستانشناسي و فلسفه؛ او فيلسوف باستانشناسان است و باستانشناس فيلسوفان.
حُسن کار حکمتالله، افزون بر دانش و دانايي بيمانند او در باستانشناسي و فلسفه، زبان و بيان اوست؛ حکمتالله ما شايد رسماً و علناً اديب نباشد و يا او را اساساً در زمينه ادبيات ادعا و داعيهاي نباشد و نيست، اما سخنش بسيار دلکش است؛ نوشتههاي حکمتالله متنهايي ادبي نيست، او هرگز سر آن نداشته و ندارد تا متنهايي ادبي بيافريند، متنهاي او به مقصودي و با مقصدي ديگر فراهم آمده است، ولي سخنش آکنده از ظرايف ادبي و نکتهسنجيهاي سخنورانه و سخنشناسانه است.
ذهن حکمتالله ما سخت پيچيده است و اين پيچيدگي در نثر او بازتاب مييابد اما دقت و حوصله در نوشتههاي او، کتابها و مقالاتش و صبوري در شنيدن سخنرانيهاي ارزشمندش که به مناسبتهايي، اينجا و آنجا بيان شده، خواننده و شنونده را با عوالمي ديگر آشنا ميکند و آشتي ميدهد. حکمتالله هم از باستانشناسي و هم از فلسفه و هم از پيوند و پيوستگي آن دو، به گونهاي سخن ميراند و چيز مينويسد که حتي اگر از هر دو بهاندازه هم بداني باز از بدايع بکر انديشگي او در حيرت ميشوي و دقايقي چند درنگ بايدت در گواردن گفتهها و نوشتههاي او.
چهارمين نشان «زنده ياد دکتر عزت الله نگهبان» (تقدير از باستان شناسان پيشکسوت) امروز - چهارشنبه 12 اسفند 1394 - از ساعت 16 تا 18 در بنياد نخبگان استان تهران واقع در خيابان نجات?اللهي، به حکمت الله ملاصالحي اعطا مي شود.
منبع: روزنامه ايران، سال 22، ش 6165، چهارشنبه 12 اسفند 1394، ص 24 (صفحه آخر).
انتشار مقاله استاد ملاصالحي در فصلنامه خردنامه صدرا
چهارمين نشان دکتر نگهبان به استاد حکمت الله ملاصالحي اهدا مي شود
خاطراتي از استاد ملاصالحي درباره پدر باستان شناسي ايران